اولین تکلیفی که وی داد کاملاً طراحی شد. این اصول اموزش تایپوگرافی را به ما آموخت: خوانایی ، تراز ، تقابل ، فاصله ، مقیاس ، نسبت و تعادل. بعداً یاد خواهم گرفت که تکلیفی که وی به ما داده است همان کارهایی است که در مدرسه طراحی بازل انجام شده است - که توسط طراحان افسانه ای آرمین هافمن و امیل رودر تأسیس شده است.
وقتی تکالیف هر هفته را تمام کردم ، احساس کردم که مهارت و اعتماد به نفس من در مورد نوع رشد می کند. این احساس شگفت انگیز بود. اکنون می توانم به کتابهایی نگاه کنم که طراحان شگفت انگیز را نشان می داد و احساس می کردم که اصول نامرئی در محل کار را می شناسم. من می توانم ساختار شبکه را ببینم. من وقتی او اولین بار بود که قادر به دیدن کدی بود که دنیای مجازی را تشکیل می داد ، مانند نئو در ماتریس احساس کردم. واقعاً هیجان انگیز بود
بعد از آن ترم یادم آمد که به گالری دانشجویی برگشتم و دوباره به کار نگاه کردم. احساس من تغییر کرده بود اشتباه نکنید ، کار هنوز شگفت انگیز بود ، اما اکنون ، به جای اینکه مایل به انجام کار به اندازه آنچه من دیدم ، فهمیدم که کار عالی قابل دستیابی است. در آن لحظه ، یک دانش آموز آرام ، درونگرا ، به یک طراح با اعتماد به نفس تبدیل شد ، مشتاق به استفاده از دانش خود در انواع مشکلات طراحی.
یادگیری در مورد نوع و تایپوگرافی به من در مورد فضا و تناسب یاد داد ، چیزی که می تواند برای هر چیزی کاربرد داشته باشد. من از آنچه آموخته ام برای طراحی مبلمان استفاده کرده ام (قفسه های کتاب ، میز و غیره .) ، نمای ساختمان ، فضاهای داخلی و سایر مواردی که شکل بصری دارد.
اکنون سالها می گذرد و من یک استودیوی طراحی حرکت می کنم. اما نکته دیگری که با ورود طراحان جدید به مغازه ما رو به رو است ، این است که آنها به بعضی از اصول تایپوگرافی فاقد اصول هستند - آنها فاقد همان دانشهایی هستند که سالها پیش دریافت کردم. من با طراحان خود می نشینم ، به آنها کمک می کردم تا تایپوگرافی را بیاموزند و با آنها اصول اساسی را پشت سر بگذارم. در یک مقطع ، من حتی کلاس هایی را در دفتر خود برگزار کردم تا کارمندان خود را در زمینه تایپوگرافی آموزش دهم.
بعد از چند سال انجام این کار ، من خسته ام از تکرار همین حرفها با ورود هر موج جدید از طراحان به مطب ما. یک شب ، من نشستم و چند نکته کلیدی در مورد تایپوگرافی نوشتم. این سند به "دفترچه راهنمای چاپ" تبدیل شد و سپس به یک فیلم متحرک تبدیل شد. با کمال تعجب ، این فیلم در فیس بوک با بیش از 350K بازدید و 10K اشتراک به اشتراک گذاشته شد. عصبی را لمس کردیم.
من شروع به دریافت ایمیل و پیام هایی کردم که به آنها می آموزند که چگونه درمورد استفاده از نوع در آن یک سند / ویدیو از هر منبع دیگری که با هم جمع شده اند بیشتر یاد گرفته اند. وای! خیلی عالی است پیام های بیشتری دریافت کردم که درخواست توصیه های کتاب و دوره های آموزشی را دارند. راستش ، من از چنین منبعی نمی دانستم. کتابهای خوبی در مورد تاریخچه نوع ، ساختار شبکه وجود دارد ، اما من از یک منبع واحد نمی دانم که در واقع به مردم کمک می کند تا تایپوگرافی را به روشی که من آن را یاد گرفتم بیاموزند.
این مرا به جایی رسانده است که امروز هستیم - ساخت سریال Design Fundamentals. این یک دوره چهار قسمت در زمینه تایپوگرافی (تکرار و کنتراست ، ساخت شبکه و کاربرد ، جزئیات تایپی و تنظیمات نوری و طرح) با جلسات کار زنده (پوسترهای تایپوگرافی) است که در واقع شما را از طریق یک مشکل طراحی به دیدن و شنیدن ما می رساند. من از طریق کتاب های مختلفی شسته ام ، تحقیق را انجام داده ام و هر آنچه را که در مورد تایپوگرافی آموخته ام در این کلاس یک آموخته ام استفاده کردم. دوره تایپوگرافی به این سؤالات اساسی پاسخ می دهد:
از چه فایده ای استفاده کنم؟ توصیه ای دارید؟
نسبت طلایی چگونه محاسبه می شود؟
سری فیبوناچی چیست و چگونه می توانم از آن استفاده کنم؟
چگونه می توانم از طرح خود در طرح خود استفاده کنم؟
توصیه های کتاب در جایی که می توانم بیشتر بدانم چیست؟
چرا شخصیت های خاصی به این شکل ترسیم می شوند؟ آنها l
درباره این سایت